خرس
دست و پا مي زد تا دستش را به چيزي بند كند . همين كه مرد
نزديك شد و دستش را دراز كرد كه پوستين را بگيرد ، خرس براي
نجاتش به او چسبيد . مردم ديدند كه مرد نيز همراه سيل پيش
ميرود فرياد زدند : اگر نمي تواني پوستين را بياوري ولش كن و
برگرد .
مرد جواب داد : بابا ، من پوستين را ول كردم ، پوستين مرا ول
نمي كند .
اين مثل هنگامي استفاده ميشود كه فردي به اميد سودي در كاري
دخالت كند و در آن گرفتار شود . و اگر كسي به او نصيحت كند كه
از خير اين كار بگذر براي دفاع از خود اين مثل را استفاده مي
كند .
|