اولي: تو فكر مي كني با ديدن عددها مي توان آينده را پيش بيني كرد؟  

دومي : بله، مادر من مي تواند . چون از اول سال كه مادر كارنامه ام را ديد گفت : تو آخر سال از رياضيات تجديد مي شوي . و اتفاقا همينطور هم شد 

پدر : از پسر همسايه ياد بگير ، درست هم سن و سال تو است ولي شاگرد اول شده .

پسر : پدرجان شما هم كه هم سن و سال دايي هستيد چرا مثل او دكتر نشديد ؟

دزدي به خانه اي رفت . چون چيزي براي دزديدن پيدا نكرد عصباني شد و مشق بچه هايش را خط زد .

شخصي خودكارش تمام مي شه ، ترك تحصيل مي كنه

معلم: قوي ترين شخصي را كه مي شناسيد كيست؟

شاگرد: صاحبخانه....!!!!

 آتنا شاهرودي 12ساله از تهران

اولي:  اگه تو خالي نمي بندي و قبلا چين بودي اسم يكي از خيابون هاشو بگو ؟

دومي كمي فكر كرد و گفت : خيابون بروسلي

  مليكا مسعود ؟ ساله از ؟

به يكي ميگن عموت مرد..

 ميگه : اي ول تريپ مشكي .!!!!

 حميد عربي 13ساله از اهواز

از يك نفر كه رشته اش دامپزشكي بود پرسيدند:رشته تحصيلي شما چيست؟

طرف براي اينكه رشته اش با كلاس باشه ميگه:رشته دامپيوتر شاخه پشم افزار

  آرمان نوري ؟ ساله از ؟

يه مورچه ي پسر دچار افسردگي مي شود . مامانش او را نزد يك روانپزشك برد. روانپزشك پسر را معاينه كرد و از پرسيد چي شده؟

 مورچه ميگه : عاشق يكي شدم ، رفتم جلو ديدم تفاله چاي است!!!!

  امين ياسمين 15 ساله از indianapolic

يك لامپ مي سوزد به آن پماد سوختگي مي زنند.

  سعيد خامسي 12 ساله از تهران

ماه محرم دكتر به ديوانه خانه مي رود و مي بيند همه جشن عروسي گرفتند ولي يكي ساكت است. فكر مي كند شايد حالش خوب شده ازش مي پرسد: چرا تو ساكتي؟

ديوانه: آخه من عروسم.!!!!!

؟ ساله از ؟  sajemruz soldaham

معلمي  حرف لام را ،  نون تلفظ مي كرد. يكروز  به بچه ها درس الف را مي داد . به بچه ها گفت تكرار كنيد

بچه ها گفتند: انف

معلم گفت : وقتي من مي گويم انف شما ها نگوييد انف بگوييد انف .!!!!

  سارا رفيعي ؟ ساله از ؟